1- سلب حق آزادىو توهين به حيثيت انسانى زن
تذكر: فرق است بين زندانى كردن زن در خانه و بين موظف دانستن او به اينكه وقتى مىخواهد با مرد بيگانه مواجه شود پوشيده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسير كردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام يك وظيفهاى است برعهده زن نهاده شده كه در معاشرت و برخورد با مرد بايد كيفيت خاصى را در لباس پوشيدن مراعات كند. اين وظيفه نه از ناحيه مرد بر او تحميل شده است و نه چيزى است كه با حيثيت و كرامت او منافات داشته باشد و ياتجاوز به حقوق طبيعى او كه خداوند برايش خلق كرده است محسوب شود.
در كشورهاى متمدن جهان در حال حاضر چنين محدوديتهايى براى مرد وجود دارد. اگر مردى برهنه يا در لباس خواب از خانه خارج شود و يا حتى با پيژامه بيرون آيد، پليس ممانعت كرده به عنوان اينكه اين عمل برخلاف حيثيت اجتماع است او را جلب مىكند.
پوشيده بودن زن- در همان حدودى كه اسلام تعيين كرده است- موجب كرامت و احترام بيشتر اوست، زيرا او را از تعرض افراد جِلف و فاقد اخلاق مصون مىدارد.شرافت زن اقتضا مىكند كه هنگامى كه از خانه بيرون مىرود متين و سنگين و باوقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچ گونه عمدى كه باعث تحريك و تهييج شود به كار نبرد، عملًا مرد را به سوى خود دعوت نكند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنىدار به سخن خود آهنگ ندهد، چه آنكه گاهى اوقات ژستها سخن مىگويند، راه رفتن انسان سخن مىگويد، طرز حرف زدنش يك حرف ديگرى مىزند.
يك افسر با نشانههاى عالى افسرى كه گردن مىافرازد، قدمها را محكم به زمين مىكوبد، باد به غبغب مىاندازد، صداى خود را موقعحرف زدن كلفت مىكند. او هم زباندار عمل مىكند، به زبان بىزبانى مىگويد: از من بترسيد، رعب من را در دلهاى خود جا دهيد.
همينطور ممكن است زن يك طرز لباس بپوشد يا راه برود كه اطوار و افعالش حرف بزند، فرياد بزند كه به دنبال من بيا، سر بسر من بگذار، متلك بگو
2- حجاب سبب ركود و تعطيل فعاليتهايى است كه خلقت در استعداد زن قرار داده است.
حجاب اسلام نمىگويد كه بايد زن را در خانه محبوس كرد و جلوى بروز استعدادهاى او را گرفت. امروزه به بهانه اينكه حجاب، نيمى از افراد اجتماع را فلج كرده است، با بىحجابى و بىبند و بارى نيروى تمام افراد زن و مرد را فلج كردهاند. كار زن پرداختن به خودآرايى و صرف وقت در پاى ميز توالت براى بيرون رفتن، و كار مرد چشم چرانى و شكارچىگرى شده است.
متن شكايت مردى را از زنش كه در يكى از مجلات زنانه در آن نامه چنين نوشته است:
«زنم در موقع خواب به يك دلقك درست و حسابى مبدل مىگردد. موقع خواب براى اينكه موهايش خراب نشود يك كلاه تورى بزرگ به سرش مىبندد. بعد لباس خواب مىپوشد. در اين موقع است كه جلو آئينه ميزتوالت مىنشيند و گريم صورتش را با شيرپاك كن مىشويد. وقتى رويش را برمىگرداند احساس مىكنم او زن من نيست زيرا اصلًا شكل سابق را ندارد. ابروهايش را تراشيده و چون مداد ابرو را پاك كرده بىابرو مىشود. از صورتش بوى نامطبوعى به مشام من مىرسد زيرا كِرِمى كه براى چين و چروك به صورتش مىمالد بوى كافور مىدهد و مرا به ياد قبرستان مىاندازد. كاش كار به همين جا ختم مىشد، ولى اين تازه مقدمه كار است. چند دقيقهاى در اتاق راه مىرود و جمع و جور مىكند آنگاه كلفت خانه را صدا مىكند و مىگويد كيسهها را بياور. كلفت با چهار كيسه متقالى بالا مىآيد.
خانم روى تخت مىخوابد و كلفت كيسهها را به دست و پاى او مىكند و بيخ آن را با نخ مىبندد. چون ناخنهاى دست و پايش مانيكور شده و دراز است، براى اينكه به لحاف نگيرد و چندشش نشود و احياناً نشكند دست و پاى خود را در كيسه مىكند و به همين ترتيب مىخوابد.».
آرى يك نوع فعاليت اقتصادى رايج شده است كه بايد آن را ثمره بىحجابى دانست و آن اين است كه بنكدار به جاى اينكه بكوشد جنس بهتر و مرغوبتر براى مشتريان خود تهيه كند، يك مانكن را به عنوان فروشنده مىآورد، نيروى زنانگى و سرمايه عصمت و عفاف او را استخدام مىكند و وسيله پول درآوردن و خالى كردن جيبها قرار مىدهد.
خانمهايى كه از اين نوع كفشها و لباسها و آرايشها استفاده مىكنند تنها مردى را كه در نظر نمىگيرند شوهران خودشان است.
3- ايجاد حريم ميان زن و مرد بر اشتياقها و التهابها مىافزايد و طبق اصل «الْانْسانُ حَريصٌ عَلى ما مُنِعَ مِنْهُ» حرص و ولع نسبت به اعمال جنسى را در زن و مرد بيشتر مىكند. به علاوه، سركوب كردن غرايز موجب انواع اختلالهاى روانى و بيماريهاى روحى مىگردد.
راسل: اگر انتشار كارت پستالهاى منافى عفت مجاز و آزاد گردد اين اوراق براى مدت يك سال يا دو سال مورد استقبال واقع شده سپس مردم از آن خسته مىشوند و ديگر كسى حتى به آنها نگاه هم نخواهد كرد.».
جواب: در مورد غريزه جنسى و برخى غرايز ديگر برداشتن قيود، عشق به مفهوم واقعى را مىميراند ولى طبيعت را هرزه و بىبند و بار مىكند. در اين مورد هرچه عرضه بيشتر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مىيابد.
حاجتهاى طبيعى بر دو قسم است. يك نوع حاجتهاى محدود و سطحى است؛ مثل خوردن، خوابيدن. در اين نوع از حاجتها همينكه ظرفيت غريزه اشباع و حاجت جسمانى مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بين مىرود و حتى ممكن است به تنفر و انزجار مبدل گردد. ولى يك نوع ديگر از نيازهاى طبيعى، عميق و درياصفت و هيجان پذير است مانند پول پرستى و جاه طلبى.
فرويد كه طرفدار سرسخت آزادى غريزه جنسى بود، خود متوجه شد كه خطا رفته است، لذا پيشنهاد كرد كه بايد آن را از راه خاص خودش به مسير ديگرى منحرف كرد و به مسائل علمى و هنرى نظير نقاشى و غيره منعطف ساخت و به اصطلاح طرفدار تصعيد شد؛ زيرا تجربه و آمار نشان داده بود كه با برداشتن قيود اجتماعى، بيماريها و عوارض روانى ناشى از غريزه جنسى بيشتر شده است. مثل همجنس بازى در اروپا شهوترانيهاى زياد باعث اين انحراف گشته است، تا آنجا كه در بعضى كشورها- همانطور كه در روزنامههاى خبرى خوانديم- رسمى و قانونى شد، و گفته شد چون ملت انگلستان عملًا اين كار را پذيرفته است قوه مقننه بايد از ملت پيروى كند، يعنى نوعى رفراندوم قهرى صورت گرفته است.
4- حدیث حضرت زهرا سلام الله علیها : بحارالأنوار 37 69 باب 50- مناقب أصحاب الكساء و فضلهم
عَنْ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ أَنَّهُ قَالَ لِفَاطِمَةَ مَا خَيْرُ النِّسَاءِ قَالَتْ (لَا يَرَيْنَ النِّسَاءَ ) وَ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَوْنَهُنَّ فَذَكَرَ ذَلِكَ لِلنَّبِيِّ ص فَقَالَ إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي
یکی از روحانیون مبلغ در خارج کشور به نام آقای سید مهدی مدرسی که به انگلیسی فصیح سخنرانی می کند در توجیه این حدیث در جمع عده ای از زنان و مردان غربی (احتمالا آمریکایی) ضمن سخنرانی گفت من به دختری در لندن گفتم: اگر شوهر تو قبل از ازدواج با تو هرگز زن دیگری ندیده باشد تو بهترین و زیباترین خانم برای وی خواهی بود و همچنین اگر تو قبل از ازدواج، هیچ مرد دیگری ندیده باشی شوهرت زیباترین و ایده آل ترین مرد برایت جلوه خواهد کرد.
:: موضوعات مرتبط:
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
شبهات حجاب ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0